بازدید امروز : 26
بازدید دیروز : 46
کل بازدید : 19752
کل یادداشتها ها : 55
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده_1
آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش
گفت: بیدار شو ای رهرو خواب آلوده_2
شست و شویی کن و آنگه به خرابات خرام
تا نگردد زتو این دیر خراب آلوده._3
1-دیشب خوابناک به در میخانه معرفت روی آوردم دلق من آلوده بود و جانمازم آغشته به می
3و2-خادم میکده به ظریف طبعی و لاغ و استهزا گفت که: ای سالک غافل بخود بیا و از خواب غفلت بیدار شو، نخست خود را از آلایش دنیا پاک ساز آنگاه بناز در خرابات عشق گام بنه تا از آلودگی تو این صومعه که مقام محو و فناست آلوده نگردد.
السلام علیکم، السلام علیکم، السلام علیکم، فزتم والله، فزتم والله، فزتم والله، فلیت انی معکم فافوز فوزا عظیما.
سلام بر شما، درود بر شما، درود بر شما، سوگند به خدا رستگار شدید, به خدا قسم رستگار شدید، واللهِ رستگار شدید، ای کاش من با شما بودم تا به اوج رستگاری می رسیدم.
شبست و چشم من و شمع اشکبارانند
مگر به ماتم پروانه سوگوارانند
چه می کند بدو چشمم شب فراق تو ماه
که این ستاره شماران ستاره بارانند
مرا ز سبز خط و چشم مستش آید یاد
در این بهار که بر سبزه میگسارانند
به رنگ لعل تو ای گل پیاله های شراب
چو لاله بر لب نوشین جویبارانند
بغیر من که بهارم به باغ عارض تست
جهانیان همه سرگرم نوبهارانند
بیا که لاله رخان لاله ها به دامنها
چو گل شکفته به دامان کوهسارانند
نوای مرغ حزینی چو من چه خواهد بود
که بلبلان تو در هر چمن هزارانند
پیاده را چه به چوگان عشق و گوی مراد
که مات عرصه حسن تو شهسوارنند
تو چون نسیم گذرکن به عاشقان و ببین
که همچو برگ خزانت چه جان نثارانند
به کشت سوختگان آبی ای سحاب کرم
که تشنگان همه در انتظار بارانند
مرا به وعده دوزخ مساز از او نومید
که کافران به نعیمش امیدوارانند
جمال رحمت او جلوه می دهم به گناه
که جلوه گاه جلالش گناهکارانند
تو بندگی بگزین شهریار بر در دوست
که بندگان در دوست شهریارانند
الَهِی أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ أُوَاجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیَائِی مِنْ نَظَرِکَ وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ.
خدایا! بندهای زشتکارم که به عذرخواهی آمدهام، از نگاه تو شرم نداشتهام، اینک از تو بخشش میطلبم چرا که عفو، صفت بزرگواری توست.